وبیان | webyan.ir

خانه مجازی وبلاگ نویسان استان بوشهر

وبیان | webyan.ir

خانه مجازی وبلاگ نویسان استان بوشهر

وبیان | webyan.ir

به دلیل به روز بودن وبیان از دیگر صفحه هات دیدن نمایید.

آخرین نظرات

۴۰ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

برای شنیدن حرفهام , تنها تکان سرت کافی نیست

| چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۵۵ ب.ظ

برای شنیدن حرفهام

تنها تکان سرت کافی نیست 
این که چه می گویم 
و چه می شنوی 
چیزهاییست که .....

آقای امید! معلم ما را فریفته بود

| جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۰۵:۱۴ ب.ظ


کودکیم یادت به خیر

زیر درخت کنار وسط مدرسه

حسن بود و مهدی و مرتضی

فرخنده بود و پروین و سهیلا

بچه بودیم

من کوکب خان می خوندم و بچه ها تکرار

جدول ضرب عامل کتک هر روز ما

به خیال اینکه داریم با سواد می شویم

افسران - پوستر | هیس بی سواد ها فریاد نمیزنند - ننگ بر این دولت مردم فریب

زمین گیر...

| يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۰۷ ق.ظ
" وبیان" به نقل از وبلاگ "دریا مرد" نوشت:



دلتنگ آسمانم و دلگیرم از خودم

گاهی پر از ترانه، گهی سیرم از خودم


هفت آسمان کرانه پرواز، وای من

تا اوج بی کرانه زمین گیرم از خودم

بادبان سوخته

| شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۴۱ ق.ظ
" وبیان" به نقل از وبلاگ "" نوشت:

شراع سوخته 
از غروب بنفش
تا صبح زرین دور 
      جاری بود



عقب گرد علمی، شگرد همیشه ماست

| چهارشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۱۷ ق.ظ


" وبیان" به نقل از وبلاگ "بصیرت افزایی و ولایتمداری" نوشت :




چه تدبیر گرمی بود در دل سرما

چه بذر امیدی کاشته شد

غبطه خور ما، همه بیگانگان

به گمانم شهدا نیز انگشت به دهانند

تعلیق دوباره برگشت سر سفره ما

آقای امید! مبارک بادت این پیروزی

چشممان روشن، دل تو دریایی

شعر نمی گویم

درد می نگارم


" وبیان" به نقل از وبلاگ "دوستدار دانایی" نوشت :


باز هم خانم محمد زاده محبت کردند و شعر جدیدشان را به من عرضه نمودند تا در وبلاگ درج کنم و از این بابت از ایشان کمال تشکر دارم.

این شعر زیبا که در قالب طنز و به لهجه محلی سروده شده را به شما عزیزان تقدیم میکنیم.

ایل .... من و محمد کاظمی

| دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۳۰ ب.ظ



کوچ
هوای کوچ

 شیهه ی اسب

ناله ی باروت

پژواک پروازپرندگان در کوهکش و دشت

و دختر ایل

عاشق مرد ِ اسب سوار



......................

سرو چمانش ایل

پدر تبعید شد

مادر تبعید شد

بخارا را

بخارا را

بخارا را

ایل من

............................

سیاه چادر

شیهه اسب در طرح گلیم 

تفنگ در آغوش زن ایلیاتی   ( عادل زاده )

................................

" وبیان" به نقل از وبلاگ"انجمن ادبی فایز دشتی " نوشت :

مهدی شیخیانی


"هیچ وقت فراموش نمیکنم 16 اردیبهشت 1364 را. شما هم فراموش نکنید زادروزم را.

من لا به لای افسان های قدیمی با روایت پدر بزرگم و کنار قرائت قرآن پدرم همراه با حافظ خوانی اش رشد کردم و دزدکی صادق هدایت -با تاریک خانه شروع کردم- و خمسه نظامی و امیر ارسلان رومی را خواندم و خسرو شیرین را با یوسف و زلیخا را لای کتاب های درسی به مدرسه بردم. تابستان و بهار را در زادگاهم گنجشک بازی کردم و خارهای پاپتی ام را یک نفس تا رود مند دویده ام.


دورِ حدّاقل‌های عاشقی

| دوشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۲۹ ق.ظ

" وبیان" به نقل از وبلاگ"شاید بخوانی ام" نوشت :



گاهی همین که دل به کسی بسته‌ای، بس است
بغضت ترک‌ترک شد و نشکسته‌ای، بس است


گاهی فقط همین که به امّیدِ دیگری
از خود غریبه‌تر شدی و خسته‌ای، بس است


اهل زمین همیشه زمینگیر می‌شوند 
یک بال اگر از این قفست رَسته‌ای، بس است

سنگینی بی وزنی ها...

| يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۲۳ ب.ظ
" وبیان" به نقل از وبلاگ"دریامرد" نوشت :


امتداد دو خیابان که به هم می خوردند

لحظه هایی که صمیمانه رقم می خوردند


سهم این ارگ پس از چشم تو اشراق غزل-

لرزه هایی ست که با وسعت بم می خوردند