وبیان | webyan.ir

خانه مجازی وبلاگ نویسان استان بوشهر

وبیان | webyan.ir

خانه مجازی وبلاگ نویسان استان بوشهر

وبیان | webyan.ir

به دلیل به روز بودن وبیان از دیگر صفحه هات دیدن نمایید.

آخرین نظرات

۷۹ مطلب با موضوع «شهدا ودفاع مقدس» ثبت شده است

راهیان عشق

| دوشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۲، ۰۶:۵۴ ب.ظ

" وبیان" به نقل از وبلاگ"رهپویان خورشید" نوشت :


حسین جان از کدام سمت به تو نگاه کنم؟  از کدامین جاده به سوی تو آغوش بگشایم. تنها می توانم بگویم باغچه کوچک قلب مرا فراموش نکن. دستانم خالی است برای تو چیزی ندارم. اگر بپذیری دلم را در گل برگها می پیچم و به تو هدیه می کنم تا شایسته قدومت باشد. قبل از هر چیز میخواهم از علاقه ام نسبت به تو بگویم، از دلتنگیم به شلمچه بگویم....

علم الهدای های عاشق شهدای دانشجو 16 دی

| دوشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۱۰ ب.ظ
" وبیان" به نقل از وبلاگ"صــــــــدای باران"نوشت :
سلام

صدای باران از علم الهدای های  عاشق می نویسد

علم الهدای های  عاشق شهدای دانشجو 16 دی

ضمن  گرامیداشت این روز تاریخ ساز ، اعلام میدارم  که اگر استکبار جهانی و حامیان آنها بخواهند اندیشه تجاوز به جمهوری اسلامی ایران را در سر بپرورانند با هزاران علم الهدای های  عاشق مواجه خواهند شد که ما جوانان و دانشجویان ملت پاره های پولادیم.

تنها آرزویم شهید شدن است

| يكشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۱۴ ب.ظ
" وبیان" به نقل از وبلاگ"رهپویان خورشید" نوشت :
در ایام اردوهای راهیان نور خبرنگار افتخاری ما به سراغ یکی از راویان فتح اردو رفته و در پای صحبت های  یادگار هشت سال دفاع مقدس جناب سرهنگ واعظی نشسته اند:


توصیه به رعایت بهداشت

| پنجشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۳۱ ب.ظ
" وبیان" به نقل از وبلاگ"حجـه الاسلام زایرحاجی واعظی لقب"نوشت :

یادم می آید بچه بودم . نزد همسر زایر حاجی مادر محمد (دی محمد) رفته
بودم تا به ایشان کمک کنم.
آنزمان رمضان واعظی -فرزند زایرحاجی - کودک بود و بنده بزرگتر
از رمضان بودم، او را خیلی دوست داشتم رمضان مریض شده بود. لیوانی آب برداشت. وقتی که خورد کمی آب داخل لیوان ماند. خواستم آب درون لیوان را بنوشم زایرحاجی لیوان را از دستم گرفت خیلی ناراحت شدم.

دعا جهت شفای پدر شهید جعفر درمنده

| چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۳۱ ق.ظ
" وبیان" به نقل از وبلاگ"خواندنی های دیار من خورموج(شریعت نیا)" نوشت :

تصاویری که در ادامه این پست قرار گرفته مربوط می شود به پدر شهید والامقام جعفر درمنده،که چند صباحی است در بستر بیماری به سر می برد.لذا به همین منظور از تمامی خوانندگان عزیز خواهشمندیم در این شب های عزیز ضمن دعای خیر برای شفای تمامی مریضان،جهت سلامتی این پدر مهربان نیز دعا کنیم.

بامید شفای تمامی مریضان خاصه مریض مد نظر...امین



مهربانی با خانواده

| شنبه, ۷ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۳۹ ب.ظ

" وبیان" به نقل از وبلاگ"حجـه الاسلام زایرحاجی واعظی لقب"نوشت :

پدرم با همه مردم به خصوص خانواده اش مهربان و دلسوز بود.
بزرگواریهای پدر را هیچ وقت فراموش نمیکنم.
به یاد دارم تازه اولین هدیه خداوند- یعنی یک دختر- نصیبم شده بود.
دخترم مادام گریه می کرد.
 آنروز پدرم بنا به سنت همیشگی شان برای ایام دهه اربعین به فاریاب آمده بودند و منزل ما اقامت داشتند.
دخترم آنروز که گریه اش شروع شد تا فردایش مدام گریه میکرد.

مسابقه جمله ای به شهدا

| سه شنبه, ۳ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۸ ب.ظ
در اردوی راهیان نور یکی از مسابقات برگزار شده در اتوبوس ها نوشتن جمله ای برای شهدا بود چند جمله ای را که دانش آموزان در وصف شهدا نوشته اند را در وبلاگ قرار میدهیم شما دوستان نیز می توانید جملات خود را در قسمت نظرات بنویسید:


شهید واژه ای که از امروز با شنیدنش اشک از چشمانم جاری میشود و فقط همین.                                      
شهید مانند گلی خونین بال است در گلستان عشق شهدای کربلا که هرگز پژمرده نمی شود بلکه روز به روز زیباتر و بزرگتر می شود.
شهید چگونه میتوانم این واژه زیبا و دل انگیز رو  توصیف کنم در حالی که خود هنوز هیچ از فلسفه اش نمیدانم.
شهید یعنی پرواز عاشقانه به آسمان را بلد بودن.
شهید یعنی کسی که در شب عملیات همچون گل های شقایق بر امواج خروشان اروند پرپر شدو برنگشت.
شهید واژه ای که با شنیدنش اکنون اشک های مانیز جاری می شود و به رودخانه اروند می پیوندد تا پیام ما را به اجسام آن عزیزان برساند.
شهید یعنی آرامش مطلق در کنار مزار مطهر شهدای گمنام مارد(شرق کارون)

توصیه به فرستادن صلوات

| شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۵۴ ب.ظ
یک روز به نخلستان می رفتم و شعرهای بی مفهومی را زمزمه می کردم

یکدفعه آنمرحوم را دیدم مرا صدا زدرفتم جلو
گفتم هر خدمتی از دستم بر آید در خدمتم.
 آن بزرگوار فرمود:

چرا اوقاتت را اینگونه بیهوده صرف می کنی

گفتم چطور شده آقا ؟

جامانده ای از قافله..........

| چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۲ ق.ظ

" وبیان" به نقل از وبلاگ"صبح آدینه" نوشت :


کمی اهل دل باشی خیل عاشقان اباعبدا...الحسین(ع) را میبینی که با پای پیاده عزم زیارت کرده اند و تنها قوت و انرژی آنها جاذبه عشق حسین است و بس..........

من...از این قافله جا مانده ام
ولی دلم همراه آنهاست
دلم همراه با قدم های پدرم حرکت میکند
گوئی خودم در مسیرم