وبیان | webyan.ir

خانه مجازی وبلاگ نویسان استان بوشهر

وبیان | webyan.ir

خانه مجازی وبلاگ نویسان استان بوشهر

وبیان | webyan.ir

به دلیل به روز بودن وبیان از دیگر صفحه هات دیدن نمایید.

آخرین نظرات

۸۷ مطلب با موضوع «دل نوشت» ثبت شده است

پدر جااااااااااااااااااان

| يكشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۵۸ ب.ظ

" وبیان" به نقل از وبلاگ" ღرهسپـاریم با ولایت تا شـهادت ღ" نوشت:


می خواهم دنیا را بدهم برایم تنگ کنند

به اندازه " آغوش " تو

تا وقتی به آغوشت می رسم

بدانم همه دنیا از آن من است

دوستت دارم پدر

اللهم عجل لولیک الفرج

| جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۰۲ ب.ظ

" وبیان" به نقل از وبلاگ"روستای کلل دشتی" نوشت:


 هر چند کمی فرج تمنا کردیم


 آقا ز سر خویش تو را وا کردیم


 شرمنده ولی خلاصه تر می گوییم


 با واژه انتظار بد تا کردیم .


آقای من تو ببخــــشا ....

| جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۴۵ ب.ظ

" وبیان" به نقل از وبلاگ"جبهه فرهنگی فاطمیون" نوشت:

سلام اقاجـــان سلام!!

ای کاش آن اوایل که زبان گشودم نزدیکانم مرا به گفتن یا مهـــدی وا میداشتند.

ای کاش مهدکودک ها مهد آشنایی با تو بود.کاش درکلاس اول دبستان آموزگارم الفبای عشـــق تو

را برایم هجی می کرد و نام زیبای تورا سر مشق دفترچه تکلیفم قرار میداد.

دل شکسته

| سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۳:۵۳ ب.ظ

" وبیان" به نقل از وبلاگ" لحظه دیدار" نوشت:


dwq اس ام اس قشنگ درباره خدا


سلام خدا......


اگر اجازه میدهی برایت درد دل کنم

آب را

| يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۰۵ ب.ظ
" وبیان" به نقل از وبلاگ"لب هات" نوشت:

عقرب ها آخر زهرشان را ریختند!

دلم هوایی شده

| جمعه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۲۸ ق.ظ
" وبیان" به نقل از وبلاگ"رویای ناتمام" نوشت:


کمی برایم دعا کنید!

تولدمحمدطاها

| چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۲۸ ب.ظ

" وبیان" به نقل از وبلاگ"بندرنشینان" نوشت:

الان که درحال نوشتن این مطلب هستم دربه دردنبال یک گوشی می گردم تابه خانه تلفن بزنم.آخه محمدطاها (برادرزاده ام)صبح به دنیاآمده.امروزصبح مامانم به آسایشگاه تلفن زدونفس نفس زنان وخوشحال به عنوان اولین نفرتولدمحمدطاهارابه من خبرداد.مامانم گفت وزن محمد2.3کیلوگرم هست.

جیش‌العدل و سربازان دستگیر شده

| چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۳۵ ق.ظ

یاد دورانی افتادم که داداش خودم سرباز بود  یه هفته نشده رفتیم ملاقاتش و چقد گریه کردیم از دوریش و اونم هفته دوم از سربازی  در رفت اومد خونه  یادش بخیر تا اخر سربازیش چند بار همین کارو کرد.
اما با دیدن این چند سرباز دلم ریش ریش شد همشون مثل بردارم هستند انشاالله هر چه زودتر بتونند برگردند خونه و دل مادرشون رو شاد کنند.
حرفم با شما ای  ارتش مثلا عدل ....

مردی و نامردی...

| يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۲۰ ق.ظ
" وبیان" به نقل از وبلاگ"سعدآباد بوشهر" نوشت:
سلام

میخام از نامردی که در حقم شد بگم....از مردی که در حقم کردن بگم...

روز پنجشنبه ساعت 2ظهر وسط جاده که نمیشناختم راننده اتوبوس منو پیاده کرد و

شاگردش هم وسایلام  انداخت کنار جاده و رفتن.راننده بهم گفت مرد نیستم پیادت نکنم

جلو چشم اون همه مسافر ی دختر کنار جاده پیاده کرد.


واقعی!!!!!!!!!!!!

| يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۰۴ ق.ظ


" وبیان" به نقل از وبلاگ"بچه ی آبپخش" نوشت:
سلامــــ سلامــــ سلامــــ

واقعی واقعی...حتما بخون

ـ

ـ

ـ

آغا ما داشتیم تو حیاط دوچرخه سواری میکردیم تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

یهــــــــــــ هـــــــــــــــــــــــــویی(افتادیم) تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

آبجیم از بالای پله ها شروع کرد به خندیدن تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

 تو دلم گفتم به من میخندی؟!!!! تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی