آبپخش و نخل های قشنگش
- ۰ نظر
- ۲۰ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۵۷
" وبیان" به نقل از وبلاگ"دوستانم در آبپخش" نوشت: بلکه حکایت مادر بزرگ و پدر بزرگی است که به پای هم پیر شدند


" وبیان" به نقل از وبلاگ"شهر برازجون" نوشت:
سلام
ایَم عکس پوکورای برازجونه ، جاتون خالی ، او شُو دی زاغو گف بوسون ، مونم یه چنتاشه
سیش اسدم و عکس چنتاشم گرفتم که بیلم تو وب ، کاشکی ویمی مزش هم بنادم

" وبیان" به نقل از وبلاگ"شهر برازجون" نوشت:
زاغو وُ رفیقلش اومده سیم ، تمام جریانلمه ، مثِ عکس کرده و نهاده ، گفتم خو بوا مِی سیچه
ایطریشون کردی ؟؟ میگووو خوم و بچیل اومدیمه ای عکسلکو تو گوشیمون رختیمه و بولوتوزش
کردیم سی باقی رفیقلمون و اَی دلشون خاشاویده و منم گفتم خو اِی ایطریه و باعث خندیدن و دل
خاشیه کسی ویمو ، مو از خدامه ، چه بختر ای که دل یکی شاد واوووو؟؟؟
اگه عکسکو کوچیکه ، ریش کیلیک کنین تا گت تراوو
" وبیان" به نقل از وبلاگ"روزگاری خوش:)"نوشت:
فانتزی های خود را برایم بنویسید.به بهترینشان جایزه میدهم.یک جایزه آرشی!
+ فانتزی چیه دیگه؟ اول از خودم شروع میکنم....
فانتزی من اینه که یه شب که آسمون صاف صافه یه جفت کتونی بپوشم و راه بیفتم توی خیابونا به سمت بلندترین برج شهر.همون طور که دارم سوت میزنم مثه مارمولک ازش برم بالا.

" وبیان" به نقل از وبلاگ"بروبچ برازجون"نوشت:
سر ره دوم بسیا بی گذشتم.....
گرفتارم که آخر تال مینی..........
خدایا جون سیرم کرده هجرش.........

" وبیان" به نقل از وبلاگ"بوشهر...تئاتر...و زندگی من"نوشت:
مقدمه:
ما ایرانیا خیلی ادعامون میشه که پیشرفت کردیم و طرز فکرمون قدیمی نیست. خیلی از روشهای زندگی کردن اجدادمون رو پوچ می دونیم و ادعای مدرن بودن داریم. به شدت از اروپایی ها و امریکاییها تقلید میکنیم تا به قول خودمون از دنیا عقب نمونیم.

" وبیان" به نقل از وبلاگ" ღنگــــــــــــاه انتــــــــــــظارღ "نوشت:

" وبیان" به نقل از وبلاگ"کنگان فرهنگ" نوشت:
از چندصد سال پیش کشاورزان در زمینهای اطراف کنگان بصورت دیم ،گندم می کاشتندو این کار تا حدود سی سال پیش ادامه داشت اما با فروش زمینها وتغییر کاربری ،دیگر از کشت گندم خبری نیست.عکسهایی از نحوه خرمن کوبی مربوط به سالهای قبل ، تهیه نموده ام که شما را به تماشای آن دعوت می نمایم.
