وبیان | webyan.ir

خانه مجازی وبلاگ نویسان استان بوشهر

وبیان | webyan.ir

خانه مجازی وبلاگ نویسان استان بوشهر

وبیان | webyan.ir

به دلیل به روز بودن وبیان از دیگر صفحه هات دیدن نمایید.

آخرین نظرات

در چنین روزهایی زلزله زادگاه کودکیم را لرزاند

| جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۴۴ ب.ظ


آن روز نه قسمتی از تن و جانم، بلکه تمام روح و ایمان و جان و زندگیم لرزید...
آن روز نه شهر من بلکه تمام آرزوها و آمال و تمام هستیمان لرزید و به زیر خاک برد دوستانی را که تا دقایقی قبلش با هم می خندیدیم...
آری تمام هستی و دلخوشیم، تمام زندگی و هستی من، تمام شهر و منطقه و دیارم لرزید...


آی شهر عزیزم تو لرزیدی و من نابود شدم...

آی زادگاه خوبم، ای صاحب خاطرات شیرینم تو لرزیدی و من نفسم بند آمد...
و...


...آنگاه که لرزش های زمینت بند آمد و گردها فرو نشست به حال آنانی که دیگر هرگز چشم نگشودند غبطه می خوردم و گفتم چقدر خوش به حالشان شد که رفتند و ندیدند این همه ویرانی را، رفتند و هرگز ندیدند که تمام شهرمان در آنی و شاید کمتر از آنی از بین رفت و حالا دیگر در شهرمان خیابان و کوچه و حیاط و حریم هیچ معنی نداشت...
واقعا آن شب نمی دانستم با دوربینم چه عکسی بگیرم وچه لحظه ای را ثبت کنم.
 ناله ی مادران یا فریاد پدران و یا شاید گوشه گیری برادران و شیون خواهران
واقعا نمی دانستم
این چند روزه همیشه این شعر را در ذهنم مرور کرده ام:

دوباره می سازمت وطن
گرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم
گرچه با استخوان خویش
.
وطنم، شهرم، زادگاهم، دیارم، سرزمینم، تا همیشه برای ما عزیزی و تو را بیش تر از جانمان می پرستیم!!!!
به امید آبادانی ات تا طلوع زیبای صبح آبادی و سازندگی تحمل و صبر خواهیم کرد...
  • ۹۳/۰۱/۲۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">