شام غریبون من با فاطمه (س)
" وبیان" به نقل از وبلاگ"❀◕ ‿ ◕❀ SARYRA ❀◕ ‿ ◕❀ " نوشت:
سلااااام به خدای مهربونم ای خدای مهربون دوباره بازم از اون شبهایی رسیده که خیلی دلم گرفته شام غریبون فاطمه (س) شده دارم مثل آسمون می بارم چون هیچ کسی ندارم باهاش حرف بزنم اینها رو فقط به تو بخشنده مهربونم میگم دلم گرفته بیشتر از اونی که بر زیان آوردم خدا جووووووووونم بابت رحمت بهاریت بسیار ممنونم نمیدونم چطوری ازت تشکر کنم درست وقتی دلم هوای باران میکنه چه زود آسمان رو برام بارونی میکنی ای خدای مهربونم امروز روز طبیعت و سیزده بدر بود و همه عالم سیزده و سبزه هاشون رو تو طبیعت بدر کردن سبزه ها شون هم بعد از گره زدن و خوندن آرزوها شون روانه طبیعت کردن اماخدای قلبم من تمام امروزم را خونه بودم به هیچ طبیعت خارج از منزل هم نرفتم با طبیعت گل و باغچه هایم بودم چون باید هر طور که میشد سیزده ام را بدر میکردم بی حوصله شده بودم اما شروع به چیدن بهترین گلهای باغچه ام شدم و شروع کردم به گل آرایی گلهایم اول خواستم دسته گلی بسازم به دلم ننشت که نمیدونم چیشد یکدفعه به فکر فرو رفتم حواسم پرت شد دیدم دارم گلها رو پر پر میکنم زیباترین طرح ها رو تو ذهنم مجسم کردم و یه سجاده پر از گل برای مادرم فاطمه درست کردم به نیت اینکه حضرت فاطمه بقعه اش گمنام واسه همین گفتم میبرم مزار شهدا گمنام بعد از تموم شدن تزیین گلها چند شمع از اون شمهایی که با خودم برده بودم تربت شلمچه روشن کرده بودم گذاشتم کنا گلها اما پروانه نداشتم مجبور شدم با مهره های کریستالیم واسه گلهای یه پروانه کریستالی درست کنم خیلی زیبا شده چه ذوقی داشتم که برم پیش شهدا و این هدیه زیبا رو بهشون بدم شهادت بانوی بهشت بی نشان بر عاشقان آن بانوی پاکدامن تسلیت باد اما نتونستم نشد خیلی دلم شکست منم شب که شد همینجا تو خونه واسه دل خودم اتاق رو تاریک , شمع ها رو هم یکی یکی روشن کردم یه شام غریبون تنهایی گرفتم به شمع های خیره میشدم و هی اشک میرختم «اینم سیزده بدر ســــــــــریـــــــــرا » گره های سبزه ام رو با نیت تسبیح فاطمه(س) گره زده ام قشنگه مگه نه؟ خودم این روبان پاپیونی قرمز رو درست کردم 
- ۹۳/۰۱/۱۴