جمعه در جنگل بنه گز
" وبیان" به نقل از وبلاگ"بنه گز پرافتخار" نوشت:

سلام میخوام داستان یه روز تو جنگل بنه گز رو براتون تعریف کنم :
وقتی برای یه دور زدن میری به جنگل واااای بوی کباب آدمو دنگ میکنه ها !! حالا ظهر خونه هم چاس خوردی اما بازم بوی کباب تو جنگل چاس تو خونه از یادت میبره ، حالا بکیش که نه سنگینن !!
حالا چاس خوردن اینا چهن نکه ، موقع چاس خوردن سه چهارتا موتور ری کلشو در میشن جفت چرخ میان تو سفره ، او وقتن که میشه چاس با طعم روغن سوخته! حالا جای معذرت خواهی موتوریا ، یه چیزی هم طلب کار میشن میگن شما جای خرابی نشستین .یا 10-15 تا موتور از بس گاز میدن یکی نفهمه میگه دیوار مرگن !! حالا ای که هیچ ، وقتی صدای گاز موتور و ضبط دیسکوی ماشینا با هم اوج میگیره یه احساس بسیار لطیف و ریلکسی بهت دست میده که حاضری با کله بری تو زمین !!!عامو چه کاریه میکنین پرده گوش خوت که هیچ پرده و غده لنفاوی بچه مردم هم پکندیاااا . این از ظهر حالا پسین بیو ببین ، نوبت نشون دادن انواع ماشینهای چینی ، ایرانی و به قول خوشو ماشین خارجین ، راحت بگیم دیگه سی چه آمو قایمش کنیم ، اوضای فیسن ، هرکه خوش به رخ دیگه بکشه . حالا اگه نگاه کنی فقط خانومای محترم سوار ماشینن ، آقایون هم که وظیفه همیشگی خوشو دارن انجام میدن "بچه داری میکنن تا خانوم ماشین خارجی برونه . ای زن ذلیل!!! بعضی از خانوما هم از بس قدشون کوتان 3-4 تا بالش رو صندلی میذارن تا دستشون به فرمون برسه ، حالا خانم خیلی واجبن بگی مو ماشین میرونم؟! پراید بدبخت هم فقط غرو غبار نوش جون می کت ، از بس اینا میرنو میان یکی نفهمه میگه 17 راس گله رد شده . راستی اسم گله اومد آقایون مسئول گله ، هوای کهرها داشته باشین کهره انگاری گشنه ای مردن وقتی سفره بنده خدایی میبینه با دار و دستش میره تو سفره ، حالا نمیفهمی کهره بگیری یا نوشابه بگیری پل نخوت . ای سطل آشغالها هم فکر کنم برداریشو بهترن ،همه جا پوست میوه تیوه ریختن الا تو سطل !!! احتمالا با این اوصاف جنگل بنه گز در آینده با این کارا به تلگدو تبدیل خواهد شد .یعنی نه فوتون دهیاری ، 10 تن شهرداری هم بیاری زبالیا جمع نمی کنه !
شیرین کاری : رضا خدایاری
- ۹۲/۱۲/۲۱