کشتی جم، سر به کوه گذاشت! + تصاویر
" وبیان" به نقل از وبلاگ"
هزار نکته"نوشت:
چند ماهی است که تمرینات آمادگی تیم کشتی در کوهها و بیابان های اطرف شهر جم صورت می پذیرد؛ در حالی که گرم کردن و سرد کردن بدن کشتی گیر باید در محیطی باشد که آسیب های بدنی را به حداقل برساند و تغییرات دما تاثیر چندانی بر بدن نداشته باشد؛ که همین موضوع در ابتدای امر باعث آسیب دیدن بسیاری از آنان شده است....

چگاسه؛ عباس کمالی - کشتی ورزش اول کشور و پر افتخارترین رشته مدال آوری است که سرمایه گذاری در آن از اولویت های وزرات ورزش و جوانان میباشد.
با اینکه کشتی در استان های جنوبی مانند فوتبال جایگاهی ندارد، اما درباره شهرستان جم این قاعده صدق نمی کند. نگاهی گذرا به مدال های رنگارنگ کشتی این شهرستان بیانگر این مدعا است که جم از نظر استعداد کشتی در وضعیت بسیار مطلوبی قرار دارد.
داستان این روزهای پر افتخارترین ورزش شهرستان جم، انسان را به یاد سر به کوه نهادن فرهاد می گذارد.
چند ماهی است که تمرینات آمادگی تیم کشتی در کوهها و بیابان های اطرف شهر جم صورت می پذیرد؛ در حالی که گرم کردن و سرد کردن بدن کشتی گیر باید در محیطی باشد که آسیب های بدنی را به حداقل برساند و تغییرات دما تاثیر چندانی بر بدن نداشته باشد؛ که همین موضوع در ابتدای امر باعث آسیب دیدن بسیاری از آنان شده است.
اینکه چرا باید در این شهرستان با داشتن زیر ساخت های بسیار خوب در شهرک ها، جوانان در بیابان ها و کوهها تمرین کنند، سوالی است که در ذهن هر شهروندی شکل می گیرد. مگر سالن های موجود در شهرک از محل منابع ملی این کشور ساخته نشده اند و هزینه ی ساخت آن ها از دل همین آب و خاک استخراج نشده است؟ مگر این نوجوانان و جوانانی که امروز از داشتن حداقل های امکانات ورزشی محروم هستند، فرزندان کسانی نیستند که دیروز جان و مال خود را فدای این آب و خاک کرده اند؟ امروز چه چیزی تغییر کرده است که عده ای خاص فقط حق استفاده از این فرصت ها و امکانات را دارند؟ در حالی که تیم کشتی شهرستان جم، پنج دوره ی متوالی قهرمان استان شده و چندین نفر را به اردوهای تیم ملی معرفی کرده است، مگر پرافتخارترین ورزشکار شهرستان که نفر پنجم دنیا شده از همین خانواده نیست؟ چه کسی باید جوابگوی این نوجوانان و جوانان باشد؟
آیا شعار ورزش دشمن اعتیاد یک شعار جهانی نیست و اگر اعتقاد به این شعار داریم چرا علاج واقعه را قبل از وقوع نمی کنیم؟ اگر امروز این جوانان که با شوق در صحرا و بیابان تمرین می کنند، به آنها توجه نشود، فردا به علت سرخوردگی به یک کارتن خواب تبدیل شدند، کدام مسئول می خواهد با وجدان آسوده بخوابد؟
پای درد دل این جوانان که می نشینی، اشک ناخودآگاه از چشمانت سرازیر می شود. اینان خود را بر سکوهای جهانی و المپیک می بینند، اما مسئولین آنها را کجا می بینند. همه از نامهربانی می گویند چه خودی و چه غیر خودی.
سرمایه انسانی، بهاری نیست که هر سال بروید؛ شاید هر چند سال یکبار استعدادی شکوفا شود که اگر قدر آن را ندانیم، بی شک ضرر خواهیم کرد. پس بیایید نگذاریم این شکوفه های دنیای قهرمانی در غنچه خشک شوند.
هر چند زنگ ورزش این روزها کمتر مورد توجه قرار می گیرد، اما ورزش مدارس محل استعداد یابی است. بیشتر این نوجوانان دانش آموز هستند. گلایه این ورزشکاران از آموزش و پرورش نیز جای تأمل دارد که چرا با داشتن سالن خالی از اختصاص یک سانس به کشتی گیران امتناع می روزند. مگر اینان دانش آموزان شما نیستند؟ باید از مسئولین محترم آموزش و پرورش پرسید، آیا داشتن چند سالن شیک بلااستفاده بهتر است یا کمک به داشتن یک قهرمان ملی و بین المللی؟ که ایشان هم از خانواده خود شما می باشد و افتخارش افتخار شما است.
بی مهری با کی و تا کی؟ این سؤالی است که مسئولین محترم شهرستان اعم از نفتی و گازی و غیر نفتی و غیر گازی باید جواب بدهند. چند نفر از شماها تاکنون فقط پنج دقیقه پای صحبت این جوانان نشسته اید؟ رییس پالایشگاه فجر جم، شما که دنبال تأسیس آکادمی فوتبال بودید، چرا یک همکاری ساده در حد پاراف یک نامه و یا یک تلفن نمی کنید که مشکل این دوستان حل شود؟ دوستان پتروشیمی نوری که تیم تنیس روی میز در لیگ برتر دارید و هر سال چند صدمیلیون برای آن هزینه می کنید، آیا کشتی شهرستان جم باعث افتخار شما خواهد بود و یا تیم تنیسی که نه در رسانه ها زیاد به آن بها داده می شود و نه تماشاگر پسند است؟ آیا اگر این جوانان به سمت ورزش بروند، امنیت پایدار در جامعه به وجود نمی آید؟ آیا نعمت این امنیت به شما که مهمان و صاجب این آب و خاک هستید نمی رسد؟ ستاد حمایت از سرمایه انسانی شهرستان جم، مگر این جوانان و نوجوانان سرمایه انسانی شهرستان نیستند؟ اگر در بین آنها فقط یک علیرضای دبیر و یا خادمی تربیت شود، افتخارش برای شما نیست؟ مگر این ستاد باید سر سفره آماده بنشیند؟ آیا نمی تواند حمایت حداقلی از این سرمایه های انسانی شهرستان داشته باشد؟
آیا طبق حدیث پیامبر گرانقدر اسلام که: « کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیّته » همه نباید احساس مسئولیت کنیم؟ آیا باید این بار فقط بر دوش مربی خدوم و ملی آنها باشد؟ اگر ایشان هم جوانان ما را در بی مهری رها کرد و رفت، چه کسی باید برای آنها دلسوزی کند؟
فرماندار عزیر و مردمی، آیا در دولت مهرورزی که شما یادگار آن هستید، جایگاهی برای مهرورزی به جوانان قرار نداشت و آیا در سایه سار دولت اعتدال نمی توان برای این جوانان جویای نام، کاری کرد؟
امید است که با همکاری همه، گره باز شدنی این دوستان به دست مهربانی مسئولین باز شود و شاهد افتخار آفرینی این عزیران در عرصه های ملی و بین المللی باشیم. باید دست آنها را گرفت. تا مسیر قهرمانی راه دوری نیست. پشت پنجره همدلی است، کمی همت کنی پیدایش می کنی.
















- ۹۲/۱۲/۱۰