وبیان | webyan.ir

خانه مجازی وبلاگ نویسان استان بوشهر

وبیان | webyan.ir

خانه مجازی وبلاگ نویسان استان بوشهر

وبیان | webyan.ir

به دلیل به روز بودن وبیان از دیگر صفحه هات دیدن نمایید.

آخرین نظرات

سیاره‌ی ما

| جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۰۴ ب.ظ

" وبیان" به نقل از وبلاگ"دیلمی یل" نوشت:


آدمی در خیال خود و در خیالی که قرن‌ها آن را علم می‌پنداشت، تصور می‌کرد قطعه‌ی به‌ظاهر بی‌حد و مرز سنگ و خاکی که زیر پایش قرار دارد مرکز کائنات است و خورشید و سیارات و ستارگان همگی به گرد آن در دوران. به‌تدریج که علم مدرن سر برآورد و به همت و مساعی دانشمندان عصر جدید، از آن نخوت اولیه کاسته شد و انسان بیش از پیش به کوچکی و حقارت خویش در پهنه‌ی کیهان پی برد.

     اکنون می‌دانیم که زمین ما، یکی از هشت سیاره‌ی منظومه‌ی خورشیدی است و در این میان، جزو چهار سیاره‌ی سنگی و کوچک آن. خورشید نیز با همه‌ی دبدبه و کبکبکه‌ای که برای فرزندانش دارد، جزو ستارگان متوسط و بلکه کوچک کیهان است. خورشید نه تنها جزو ستارگان متوسط است که در میان 250 میلیارد ستاره‌ی کهکشان راه شیری اصلاً به حساب هم نمی‌آید. کهکشان راه شیری نیز چنان بزرگ است که نور با سرعت سیصد هزار کیلومتر بر ثانیه، حدود 100 سال باید طی طریق کند تا از یک سر آن به سر دیگرش برسد! با این همه، خود کهکشان راه شیری ما نیز در میان میلیاردها میلیارد کهکشان دیگر در «جهان شناخته‌شده»، ذره‌ی بی‌مقدار و بی‌اهمیتی بیش نیست.

     حدود سه‌میلیارد و پانصد میلیون سال قبل، احتمالاً در آبگیری گرم، جایی در پهنه‌ی زمین، ملکول‌هایی پدید آمدند که قادر بودند تکثیر شوند. به‌تدریج از ترکیب و بازترکیب آنها، نخستین سلول‌ها پدید آمدند و آهسته‌آهسته حیات چندسلولی و پرسلولی نیز پا به عرصه‌ی طبیعت نهاد. در حدود 550 میلیون سال قبل و طی واقعه‌ای که از آن به «انفجار کامبرین» یاد می‌کنند گروهی کثیر از گونه‌های متنوع حیات پدید آمدند که افتان و خیزان و با تلفات بسیار به عصر کنونی رسیده‌اند. برآوردها نشان از آن دارد که بیش از 90 درصد کل گونه‌های حیاتی که در طول تاریخ زمین به‌وجود آمدند منقرض شده‌اند و اثری از آنها – جز فسیل برخی از آنها – در دست نیست.

از سوی دیگر، با تمام کاوش‌ها و پژوهش‌هایی که اخترزیست‌شناسان با ابزارهای کنونی انجام داده‌اند تاکنون هیچ اثری از حیات در سیارات منظومه‌ی شمسی مشاهده نکرده‌اند. پروژه‌ی ستی (SETI) که حدود نیم‌قرن قبل تأسیس شد و کارش گوش‌سپردن به سیگنالهای رادیویی فراسوی زمین است، تاکنون هیچ سیگنالی را که دال بر وجود حیات هوشمند باشد از فضای بیرونی دریافت نکرده است. بنابراین، انسان در پهنه‌ی چنان کیهان بی‌انتهایی ظاهراً تنهای تنهاست. خصوصاً اینکه برخی دانشمندان نیز طی فرضیه‌ی «زمین کمیاب» نشان داده‌اند که زمین در بهترین جای ممکن کیهان قرار گرفته است و به همین دلیل مهد حیات شده است و به‌رغم آنکه حیات میکروبی ممکن است در سایر نقاط کیهان فراوان باشد ولی وجود حیات هوشمند تمدن‌ساز در سایر گوشه‌های هستی ظاهراً رویای شیرینی بیش نیست.

     بنابراین، این ماییم، ایستاده بر ذره‌ی ناپیدایی از سنگ و خاک شناور در اقیانوس بی‌کران کیهان. کیهانی به‌شدت خطرناک و سرشار از تشعشعات مرگبار که زمین ما سرسختانه حیاتش را در برابر آنها محافظت می‌کند.

     با این همه، یکی از گونه‌هایی که در دامان خود پرورده است فرزند ناخلفی شده است که ابلهانه در نابودی سیاره سرسختانه می‌کوشد!

     انسان ظاهراً در طول تاریخ حیات یگانه گونه‌ای بوده است که با اعمال بلهوسانه، احمقانه و البته آگاهانه‌ی خود نه تنها موجودیت خود که موجودیت بسیاری از گونه‌های دیگر را به مخاطره افکنده است.

     ساخت انواع جنگ‌افزارها، تولید انواع مواد شیمیایی و مخرب طبیعت، آلودن محیط زیست در دریا و خشکی، تخریب لایه‌ی ازون، از بین بردن جنگل‌ها و زیستگاه‌های طبیعی سایر گونه‌ها، کشتن بی‌رویه بسیاری از گونه‌های حیات، منقرض‌کردن برخی دیگر و...

     فهرست‌کردن تمامی اعمال زیان‌بار بشر طی قرون و اعصار، خصوصاً یک سده‌ی گذشته، چنان بلندبالاست که برشمردن همه‌ی آنها در این مقال نمی‌گنجد.

     شاید اگر کره‌ی زمین واجد هیأتی قضایی بود که همه‌ی گونه‌های حیات در آن نماینده‌ای داشتند، انسان با این همه جنایاتش در حق حیات سایر گونه‌ها و کره‌‌ی زمینی که ظاهراً یگانه ملجأ و مأوای حیات است، به صدها بار انقراض کلی محکوم می‌شد.

     ولی چنین نیست، و در این یکه‌تازی گونه‌ی انسان، همه‌ی زیستگاه‌های زمین، همه‌ی گونه‌های حیات و کل سیاره‌ی زمین آماج جنگ‌افرزوی‌های او، تخریب‌های او و لگدمال‌کردن‌های او شده است.

     اکنون موجودیت کل سیاره‌ی زمین بازیچه‌ی آزمون و خطاهای او و ملعبه‌ی سیاستمدران عمدتاً بی‌عقل و بی‌وجدان او قرار گرفته است.

     بسیاری از این تخریب‌ها برگشت‌ناپذیر است و تجربه نشان داده است عوارض جانبی چنان تخریب‌هایی حتی برای خود انسان چقدر زیان‌بار بوده است و خواهد بود.

پرسش‌ها بسیار ساده و در عین حال بسیار بنیادی‌اند:

 انسان چرا و طی چه فرآیندی چنین حقی برای خود قائل شده است که حیات و ممات حدود 10 میلیون گونه‌ی دیگر را در دست بگیرد؟؟

انسان که در میان سایر گونه‌ها، صرفاً یک ده‌‌میلیونیم حق دخل و تصرف در طبیعت را دارد به چه حقی عرصه‌‌ی حیات را بر سایر گونه‌ها چنین تنگ کرده است و زیستگاه‌های آنها را به نابودی کشانده؟؟

چرا می‌پندارد هر کاری را که به‌نفع خود تشخیص می‌دهد می‌تواند بر سر سیاره‌ای بیاورد که در داشتن چنین تنوع حیاتی در سراسر کیهان کم‌نظیر و یا شاید بی‌نظیر است؟؟

چرا برای لحظه‌ای هم که شده است فکر نمی‌کند اگر این سیاره را با همه‌ی زیبایی‌هایش و فراونی تنوع حیاتش نابود کند دیگر هیچ جایی برای مهاجرت و نقل مکان نخواهد داشت؟؟

گفته می‌شود انفجار تسلیحات اتمی بشر قادر است چندین و چندبار کل سیاره‌ی زمین را برای همیشه نابود کند!

انسان کی قرار است به خود بیاید و بفهمد که با یک تصمیم ابلهانه و لحظه‌ای چند سیاستمدار در برافروختن جنگی اتمی، کل سیاره‌ی زمین با همه‌ی گونه‌های حیات آن که طی سه میلیارد و پانصد میلیون سال به‌وجود آمده است صرفاً ظرف چند ساعت و یا چند روز برای همیشه نابود و خاکستر می‌شود؟؟

اگر به این واقعیت‌ها و سوالات فوق عمیقاً فکر کنیم، جهان را، طبیعت را، دیگر گونه‌ها را و حتی خود انسان را به شکلی دیگر خواهیم دید و هر تصمیم بشر را در طرحی کلان خواهیم سنجید و آن را به بوته‌ی نقد خواهیم سپرد.

هیچگاه فراموش نکنیم که زمین ما در کل کیهان، یگانه مأوای ما و یگانه حامی و پرورنده‌ی حیات است...

  • ۹۲/۱۲/۰۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">