می خواهم برایم از عملکردهای خوب اخیرت بگویی
" وبیان" به نقل از وبلاگ"بصیرت افزایی و ولایتمداری" نوشت:
سلام بر رئیس جمهور منتخب کشورم.
می خواهم اندکی با شما درد و دل کنم. غلیان های درونی ام را بر کاغذ بیاورم و به عنوان یک جوان از دل این ملت با شما سخن بگویم. می خواهم برایم از عملکردهای اخیر بگویید. از توافق نامه، از سبد کالا، از همه آن چه در لوای پرچم تدبیر و امید شما گنجانیده شد و ما نیز پذیرای آنها شدیم.
توافق ژنو...
فلسفه آمدنش چه بود؟ آمده بود که بر گزینه نظامی روی میز، بر تهدید، بر اهانت، بر گلوله و جنایت غلبه کند و ادبیات صلح را بر ادبیات جنگ بشوراند. اما چه آمدنی!
هنوز بیش از 3 روز نگذشته بود که وزیر خارجه آمریکا بر شیپور جنگ دمید تا ماحصلات این توافق را اعیان نماید. این هم دیپلماسی از نو مدرنیته است. دیپلمات های عزیز، متفکرانه قهوه می نوشند و امضا می کنند و سینه های مردم بی گناه آماج موشک های جنگ دشمن می گردند.
به راستی سیاستمداران ما را چه شده که نقض توافقنامه را مساوی حمله نظامی دشمن می دانند؟! مگر خیانت و خباثت بالفطره کاخ سفید و تل آویو بر همه نمایان نبود؟
مگر اهل فن، این توافق را نامتوازن و و متضمن منافع آمریکا و اسرائیل ندانستند؟!
در یک مذاکره دیپلماتیک، ضمن آگاهی از شرارت و سوءسابقه طرف مقابل، شرط عقل چیست؟ آیا کمی خوشبینی کمرنگ تر می بود از حرص و طمع طرف آمریکایی کاسته نمی گردید؟ آیا خوشبینی به شیطان جایز است؟ مگر نه آن بود که در دو ماه اخیر، این قطعنامه از سوی خودشان بارها نقض گردیده بود؟ آیا به راستی این امتیازهایی را که آنان وعده دادند؛ در مذاکرات آلماتی2 ارائه نگردیده بود؟
رئیس جمهور عزیز من. روزهای انتخابات را همگی به خوبی به یاد داریم. هرچند که آن روزها شکاف میان اصولگرایان فضا را غبارآلود نمود و شد آنچه که امروز می بینیم. اما دست مریزاد به غیرت و اخلاق نامزدها، که با تبریک خویش به حضرتعالی ، به شما سفارش نمودند که هم اکنون رئیس جمهور همه ما هستید و برای ملت ایران کار کنید و به روی کمک ما نیز حساب کنید. چقدر از این مردان سیاست استفاده گردید؟
اما چه می توان کرد؟ ملت ایران که در روز 30 دی با چشم خود دیدند درب تاسیسات هسته ای پلمب شد و چشمان شهدای هسته ای پرپر شده عزیزمان مان نگران آینده صنعت هسته ای. روزگاری بود که برای چرخیدن هر سانتریفیوژ نگاهمان به دستان مستکبران بود اما تا پیش از دانشمندان هسته ای مان، در خون خود غلتیدند تا 10 سال برگه برنده در دستان ما باشد. اما اکنون آیا براستی زحمات 10 ساله این عزیزان پای مذاکره برد-برد ذبح نگردید؟
اما جناب آقای روحانی همه این ها به کنار. این بیان اخیر شما چه بود که آتش بر جان ما زد و اشک را بر چشمانمان نشانید . آیا براستی در دیدگاه شما، منتقدان به توافق ژنو بی سواد هستند؟ آیا عزیزان اساتید و اهن فنی که انتقادهایی داشتند در زمره بی سوادان قرار می گیرند؟ خواهش می کنم اگر میشود اندکی سعه صدرتان را به گفته مقام معظم رهبری بالاتر ببرید آخر شما الگویی برای همه ما و نماینده ملت ایران در عرصه بین الملل هستید.
اما باز هم این ها را به کناری بگذاریم، آیا نمی شد در توزیع سبد کالا اندکی درنگ می نمودید تا سرکار خانم وندی شرمن، آنگونه آبروی ملت ما را با کلمات توهین آمیز خود نمی برد؟ نشان به آن نشان که بی حیایی و بی چشم و رویی این جماعت دنیاگرا و اندک بی تدبیری های تدبیرنامان، خاری بر چشم ما گشته، مگر نه آن است که آمریکا با بیش از 100 میلیارد درآمد ایران را در خارج بلوکه کرده و آزاد کردن درصدی از آن به نوبه خود دربرگیرنده هزینه سبدهای کالا خواهد بود. به قول آیت الله موحدی، پول خودمان را دزدیده اند و حالا منت سرمان می گذارند. ما 300 هزار شهید نداده ایم که سران آمریکا با ما به استهزاء سخن برانند.
در آخر نیز خواهش این حقیر این است که در پاسخ این دانشجوی پرسش گر بفرمایید که در کجای مسیر دیپلماسی قرار داریم؟ چه داده ایم؟ چه چیزهایی بدست آورده ایم؟ و چرا؟
و یادمان باشد که به قول آیت الله جوادی آملی که در نقد توافق ژنو فرمودند: " بعد از دست دادن به آمریکایی ها باید انگشتان خود را شمرد".
رئیس جمهور عزیزم. ما نیز در پشت سر رهبر عزیزمان از اعمال و تصمیمات درست شما حمایت خواهیم کرد و طبق فرموده معظم له از نقد سازنده نیز خسته نمی شویم و با امید، به آینده کشورمان می نگریم.
مژده خدابخشی کربلایی
- ۹۲/۱۱/۲۴