آوای باران
| سه شنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۲۸ ق.ظ
آرام و تنها
در کوچه های خیس نم زده باران
اشک شبنم باران
بر خاک
بر گل

شب بود و من و آوای باران
آرام و تنها
در کوچه های خیس نم زده باران
اشک شبنم باران
بر خاک
بر گل
بر گونه هایم دزدانه میلغزید
و تمام احساسم بارانی شد
بارانی به اندازه آسمان آبی
آسمانی که هر وقت دلش تنگ است
گاه و بی گاه قلب ابرها را بهم می فشارد
و همصدا آواز گریه سر میدهند
سروده ای بارانی در یک شب بارانی از سریرا دختر دریای حنوب
- ۹۲/۰۹/۲۶