درد دل سریرا با بارون

وبیان به نقل از وبلاگ ❀◕ ‿ ◕❀ SARYRA ❀◕ ‿ ◕❀

درد دل سریرا با باران تو روزای بارانی

عجب بارانی شده این روزها

هوا پر شده از باران

انگار قصد بندآمدن ندارد

از صبح  تاشب

پچ پچ و رقص باران

می چکد از ناودان ها

می خورد بر بام بر در و دیوار خانه ها 

کاش باران انتهایی نداشت

همیشه پنجره اتاقم را نوازش میداد

و

آی می چسبد 

زیر باران

گامهایت راشمردن

آی می چسبد

چتر خیست را زیرباران رها کردن

هی باران!

با تو ام

تو بهترین هدیه از سوی خدایی

تو را دوست دارم

به اندازه همان خدایی

که او هم حتی بهانه تو را دارد

ای باران فقط این را تو بدان

تو تمام بهانه من هستی

سریرا دختر دریای جنوب

تصاویری  از باران  دیروز و امروز
و
 طراوت شادابی گلها وباغچه سریرا

این عکسها رو خودم زیر بارون که قدم میزدم گرفتم دوست گلم نظر یادت نره